نوع مقاله : پژوهشی- فارسی
نویسندگان
1 گروه علوم پایه دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
2 عضو هیات علمی، گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Mycotoxins are primary or secondary metabolic products. A wide variety of mold fungi such as Aspergillus, Fusarium and other fungi are capable of producing large amounts of dangerous mycotoxins in human and animal food.
Material and method: In this study, samples of animal and poultry feed were transferred to the laboratory and cultured on potato dextrose agar (PDA) medium. After isolation, purification and identification, fungal toxicity was performed on the corn media and coconut agar medium was used for toxicity assessment. Then they were evaluated using standard toxin on the TLC plate in the TLC tank under ultraviolet (UV) light. Also, quantitative evaluation of toxins was performed using high performance liquid chromatography (HPLC).
Results:The results showed that the samples were infected with Aspergillus flavus, A. parasiticus, A. ochraceous, A. niger, Penicilliun glabrum, Fusarium verticillioides, F. proliferatum, F. fujikuroi, F. concentricum, Rhizopus oreyzae, Absidia corymbifera, Rhizomucor sp., Trichothecium sp. and Alternaria alternata. Rhizomucor, Absidia and Fusarium (15 and 27.5%) were most infected in poultry and F. prolifratum (62.1%) in animal feed, respectively. Also, according to TLC, F. prolifratum and F. verticillioides emitted the highest light, while Rhizomucor received the least light and, consequently, the least toxicity. Based on HPLC results of F. verticillioides and A. flavus isolates, Fumonisin B1 and A. niger had the highest amount of aflatoxin G1.
Discussion and conclusion: In the present study, Aspergillus, Rhizomocor and Fusarium showed fluorescence in coconut-agar medium. After puncturing on the TLC plate, the toxin-containing dots had a higher fluorescence intensity, which the overall results of this toxin assay by HPLC also confirm this.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
آلودگی مواد غذایی به قارچها خسارتهای عمدۀ تولیدات غذایی را در پی دارد که باتوجهبه شیوۀ تهیه و نگهداری مواد غذایی، احتمال آلودگی این مواد به انواع قارچها و درنتیجه، تولید میکوتوکسینها و آفلاتوکسینها زیاد است (1). دانۀ ذرت ازنظر چربی، پروتئین، کربوهیدرات، نمکها و برخی عناصر بهگونهای است که در دما و رطوبت مناسب محیط، بستری بسیار مطلوب برای رشد قارچ Aspergillus و تولید آفلاتوکسینها محسوب میشود (2). پودر ماهی و کنجالۀ سویا بهعلت خردشدن و نداشتن پوستۀ محافظ، بهآسانی در دسترس قارچها قرار میگیرند و قارچها بهسهولت روی آنها رشد میکنند (3). طیف وسیعی از انواع قارچهای کپکی مانند Aspergillus، Penicillium، Fusarium و دیگر قارچها مقادیر درخور توجهی از میکوتوکسینهای خطرناک را تولید میکنند (4). میکوتوکسینها معمولاً در اجزای مادۀ خوراکی مانند ذرت، جو، گندم و بادامزمینی دیده میشوند و مشکل آنها تنها در خوراک حیوان یا کاهش عملکرد دام و طیور نیست؛ آنها در گوشت، شیر و تخممرغ وجود دارند و تهدیدی برای سلامت انسان محسوب میشوند. قارچهای Aspergillus، Fusariumو Penicillium اهمیت بیشتری در تولید میکوتوکسینهای مضر دارند. میکوتوکسین مهمی که قارچ Aspergillusتولید میکند، آفلاتوکسین است (5). آفلاتوکسینهای B1، B2، G1 و G2 متابولیتهای قارچیاند که گونههای خاصی مانند Aspergillus parasiticusو Aspergillus flavusآنها را تولید میکنند. غلات و حبوبات در مناطق گرم و مرطوب به آفلاتوکسین و عمدتاً آفلاتوکسین B1 آلوده میشوند (6). آفلاتوکسینهای M1 و M2 مشتقات مونوهیدروکسیلۀ آفلاتوکسینهای B1 و B2 هستند که در شیر انسان و حیوانات شیردۀ تغذیهشده با جیرههای آلوده به آفلاتوکسینهای B1 و B2 تشکیل و ترشح میشوند. آفلاتوکسین M1 بهطور گسترده در محصولات لبنی مانند شیرخشک، پنیر و ماست یافت میشود (7 و 8).
گروهی از میکوتوکسینها بهطور مستقیم یا پساز تغییر ساختمان شیمیایی و سیستمهای متابولیکی با مولکول DNA واکنش میدهند. نتیجۀ واکنش بین میکوتوکسینها و DNA، ایجاد تغییرات اساسی در توالی اطلاعاتی DNA است که با بروز آثار جهشزایی و سرطانزایی همراه است. اتصال میکوتوکسینها به DNA سبب مهار همانندسازی DNA و ممانعت از تولید RNA میشود (9). تمام جدایههای سمی A. parasiticus آفلاتوکسینهای گروه B و G را تولید میکنند؛ درحالیکه بیشتر جدایههای گونة A. flavus صرفاً آفلاتوکسینهای گروه B را تولید میکنند. آفلاتوکسینهای گروه G به میزان کمتری نسبت به انواع B تولید میشوند (10). جهشزایی و سرطانزایی ناشی از آفلاتوکسین در حیوانات بهطور گسترده بررسی و در انسان نیز ارتباط آفلاتوکسینها با سرطان کبد تأیید شده است (11). فومونیسین که گونههای خاصی از قارچ Fusariumشامل F. verticillioides، F. proliferatum، F. oxysporum، F. globosum و چندین گونۀ دیگرآن را تولید میکنند و بیشتر در ذرت و فرآوردههای مربوط به آن یافت میشود، در سال ۱۹۸۸ در جنوب آفریقا کشف شد (12) و توانایی F. verticillioides، F. proliferatumو برخی جدایههای F. oxysporum در تولید فومونیسین بهویژه فومونیسین B1 و B2 گزارش شده است (13 و 14). آلودگی خوراک دام به فومونیسین سبب بیماری و مرگ دام میشود و زیانهای اقتصادی را به همراه دارد. بر اساس تشخیص انجمن آزمایشگاه دامپزشکی آمریکا، مقدار ۵ میکروگرمدرگرم فومونیسین برای اسبها مضر است. پوست برنج که گاهی دام از آن تغذیه میکند، حاوی غلظت بیش از ۵ میکروگرمدرگرم فومونیسین است. فومونیسینها نسبت به حرارت مقاومند و با پختوپز نابود نمیشوند (15). در ایران، آلودگی ذرت به آفلاتوکسینها در سال 1372 گزارش و در سال 1380، آلودگی بذرهای ذرت به قارچ Aspergillus برابر با 47 درصد اعلام شد؛ آلودگی دانههای ذرت به این قارچ در مزارع مازندران و روی دانهها گزارش شده است (16 و 17). در پژوهشی، تمام نمونههای ذرت وارداتی و داخلی گرفتهشده از انبارهای استان اصفهان به آفلاتوکسین نوع B1 آلوده بودند؛ در این مطالعه، بیشترین میزان آلودگی برابر با 9/9 میکروگرمدرکیلوگرم اعلام شد (18). در پژوهشی، نتایج بررسی میزان تولید توکسینهای قارچی زیرالئون و داکسینیوالنول تولیدشده از قارچ Fusariumروی پیشمادههای مختلف نشان داد این قارچ بیشترین توکسینزایی را روی کلش برنج دارد (19). در بررسی انجامشده روی میزان توکسینزایی دو گونۀ A. flavusو Aspergillus ochraceus در شرایط محیطی مختلف مشاهده شد رشد بهینۀ Aspergillus ochraceus در دمای 31 درجة سلسیوس، اسیدیتۀ 5، رطوبت بذری 27 درصد و رشد بهینۀ A. flavus در دمای 28 درجة سلسیوس، اسیدیتۀ 6 و رطوبت بذری 27 درصد است و هر دو گونه قابلیت تولید آفلاتوکسین را دارند (20). نتایج مطالعهای با عنوان تأثیر اسیدیته و فشار اسمزی بر تولید آفلاتوکسین در قارچ A. parasiticus نشان دادند بیشترین توکسینزایی و رشد بهترتیب در تیمارهای اسیدیتۀ 6 و 5 و در تیمار کلرورسدیم با غلظت 3 و صفر درصد است (21). آفلاتوکسین در خوراک و بذرهایی مانند برنج، بادامزمینی، ذرت، سویا و سایر دانههای ذخیرهشده در انبار با شرایط دمایی و رطوبتی زیاد تولید میشود (22). نتایج پژوهشی روی قارچ A. parasiticus نشان دادند این قارچ بیشترین میزان آفلاتوکسین را در شرایط تاریکی و دمای 30 درجة سلسیوس تولید میکند (23) و نتایج پژوهش دیگری نشان دادند فومونیسین B در بیش از ۹۷ درصد سویههای F. moniliformeجداشده از خوراک مرغ و ۸۹ درصد نمونههای جمعآوریشده از مناطق مختلف کاستاریکا یافت میشود (24). فومونیسینها مهمترین عامل آلودگی مواد غذایی در شرق و جنوب آفریقا به شمار میآیند (25) و از 95 نمونه مادۀ غذایی ارزیابیشده به روش TLC[1] طی سال ۱۹۹۰ در مصر، 2/44 درصد نمونههای ذرت، انواع برنج، انواع پنبهدانه و بادامزمینی به انواع آفلاتوکسین آلوده بودند (26). هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان آلودگی خوراک دام و طیور به آلودگیهای قارچی و توکسینزایی آنها روی خوراک دام و طیور در شهرستان خرمآباد است.
مواد و روشها
جداسازی، خالصسازی و شناسایی: بهمنظور شناسایی عوامل قارچی موجود در خوراک دام و طیور شهرستان خرمآباد، درمجموع 100 نمونه خوراک و اجزای آن طی سالهای 97-96 از ده مرغداری و گاوداری فعال واقع در بخشهای مختلف حومۀ این شهرستان جمعآوری شدند. حدود 100 گرم از هر نمونه درون کیسههای پلاستیکی تمیز ریخته شد و پساز انتقال به آزمایشگاه، بخشهای مختلف نمونههای مواد خوراکی دام و طیور بهطور تصادفی برداشته و روی محیطکشت معمولی سیبزمینی دکستروز آگار[2] و محیطکشت اختصاصی تغییریافتۀ ناش اسنیدر[3] کشت شدند. پساز رشد قارچ، زیرکشتهایی[4] از حاشیۀ جوان پرگنۀ (کلنی) قارچ تهیه شدند و قارچ جداسازی شد؛ سپس قارچها خالصسازی و با مراجعه به کلیدهای معتبر و مقالههای منتشرشده شناسایی شدند.
تعیین توکسینزایی اولیۀ قارچ:محیطکشت نارگیل آگار[5] برای بررسی اولیۀ توکسینزایی قارچ استفاده شد. روش دیویس و همکاران[6] (1987) با تغییرات جزئی برای تهیۀ محیطکشت به کار برده شد؛ بهاینترتیب که ابتدا مقدار 100 گرم پودر نارگیل در 200 میلیلیتر آب جوش ریخته شد و پساز ۵ دقیقه و چند نوبت بههمزدن، زمانی که عصارة نارگیل کاملاً خارج شد، مایع حاصل از چهار لایه پارچۀ ململ عبور داده شد؛ سپس ۲۰ گرمدرلیتر پودر آگار و 10 گرمدرلیتر عصارۀ مخمر به آن اضافه شد و بهمدت 15 دقیقه دراتوکلاوی با فشار 1/1 اتمسفر و دمای ۱۲۱ درجة سلسیوس استریل و در تشتکهای پتری 8 سانتیمتری ریخته شد. قارچ روی این محیطکشت و در دمای 25 درجة سلسیوس نگهداری شد. پساز سه تا چهار روز از رشد قارچ، پتریهای حاوی پرگنۀ قارچ رشدکرده به اتاقک TLC منتقل و برای رؤیت هالة آبیرنگ یا سبزرنگ اطراف پرگنۀ قارچ، زیر نور UV با طول موج 245 تا 366 نانومتر بررسی شدند (27-29).
کشت قارچ روی بستر ذرت:تعدادی ارلن 500 میلیلیتری فراهم شدند و در هریک، 100 گرم ذرت قرار داده شد؛ سپس بهازای هر 100 گرم بذر ذرت، 32 میلیلیتر آب مقطر استریل به ارلنها افزوده و در ارلنها با پنبه و فویل آلومینیومی محکم شد. ارلنها بهمدت 24 ساعت در همین حالت نگهداری شدند تا رطوبت کافی جذب کنند و سپس بهمدت 15 دقیقه در اتوکلاوی با دمای 121 درجة سلسیوس و فشار 1/1 اتمسفر قرار داده شدند تا تمام عوامل میکروبی آنها از بین بروند و 24 ساعت بعد، دوباره در همین شرایط استریل شدند. پساز اتوکلاو دوم و سردشدن ارلنهای حاوی بذرهای ذرت، 5 عدد قرص میسلیومی 1 سانتیمتری بهازای هر 100 گرم بذر ذرت از کشت 3 تا 4 روزة قارچ در کنار شعله و زیر هود لامینار درون هرکدام از ارلنهای حاوی ذرت مرطوب قرار داده شدند و در آنها کاملاً محکم بسته شد. ارلنها تکان داده شدند تا اسپورها درون ارلنهای حاوی بذرهای ذرت بهطور یکنواخت پخش شوند. ارلنها در اتاق تاریک قرار داده شدند و از روز سوم به بعد، روزی دو بار با احتیاط تکان داده شدند؛ این کار سبب شکستهشدن میسلیوم درون هر ارلن شد تا بستر را بهتر پوشش دهد. پساز روز هفتم، ارلنهای حاوی بذرهای آلوده به قارچ آمادۀ استخراج و تعیین توکسین بودند.
روش تولید توکسین: بسترهایی مانند ذرت، دانۀ گندم یا ارزن یا شلتوک برنج استریلشده برای تولید توکسین از جدایههای قارچی و محیطکشت نارگیل آگار برای بررسی توکسینزابودن جدایههای قارچی استفاده شدند. بهمنظور تهیۀ این محیط، مقدار ۲۰۰ گرم نارگیل در یک لیتر آب جوش ریخته شد و پساز ۵ دقیقه و چند نوبت همزدن، زمانی که عصارة نارگیل کاملاً خارج شد، مایع حاصل از چهار لایه پارچۀ ململ عبور داده شد و ۲۰ گرم آگار به آن اضافه شد. نمونه بهمدت 15 دقیقه در اتوکلاوی با فشار 1/1 اتمسفر و دمای ۱۲۱ درجة سلسیوس استریل و به تشتکهای پتری 8 سانتیمتری منتقل و زیر نور UV با طول موج 245 تا 366 نانومتر ارزیابی شد (27).
استخراج توکسین: بهمنظور استخراج توکسینهای قارچی، ابتدا محتویات ارلنهای حاوی بذرهای آلوده به قارچ بهمدت 24 ساعت در دمای 70 درجۀ سلسیوس قرار داده شدند؛ سپس بذرهای ذرت آسیاب شدند و روی 15 گرم از هر نمونۀ آسیابشده، 48 میلیلیتر استونیتریل، 9 میلیلیتر متانول و 3 میلیلیتر آب مقطر اضافه شد و مواد بهمدت 3 ساعت روی شیکری با سرعت 170 دوردردقیقه قرار داده شدند. مخلوط حاصل با کاغذ صافی واتمن صاف شد و عصارة حاصل از ستون تصفیۀ حاوی رزین کاتیونی و مخلوط آلومینا- کربن عبور داده شد؛ به این منظور، ابتدا و انتهای ستون با یک لایه پشم شیشه مسدود شد، روی آن 1 گرم مخلوط آلومینا- کربن اضافه شد و دوباره یک لایه پشم شیشه روی آن قرار داده شد. رزین کاتیونی که بهمدت یک ساعت در آب مقطر قرار گرفته بود، در ستون ریخته شد و پسازآن، عصارة نمونهها از ستون عبور داده شدند. عصارة عبوردادهشدة ستون اول دوباره با استفاده از ستون تصفیة دوم بهترتیب شامل پشم شیشه، آلومینا- کربن و پشم شیشه خالص شد و عصارة عبوردادهشده از ستون تصفیة دوم برای تبخیر حلال به آون 70 درجة سلسیوس منتقل شد. پساز خشکشدن عصارة استخراجشده، 2 میلیلیتر محلول متانول- آب (10 به 90) به آن اضافه و بهمدت یک ساعت در دمای اتاق قرار داده شد؛ سپس 2 میلیلیتر محلول متانول- آب (5 به 95) و 2 میلیلیتر محلول استونیتریل- متانول (3 به 1) به آن افزوده شد و بهمنظور تبخیر حلال، دوباره در آونی با دمای 70 درجۀ سلسیوس قرار داده شد؛ درنهایت، 2 میلیلیتر محلول متانول- آب (5 به 95) به عصارة خشکشده اضافه شد و عصارههای استخراجشده در دمای منفی 20 درجۀ سلسیوس نگهداری شدند (شکل 1).
شکل 1- مراحل استخراج توکسین؛ a. آمادهسازی بستر ذرت در ارلن مایر، b. رشد قارچ روی بستر ذرت و شلتوک برنج، c. خشککردن قارچ در آون 70 درجۀ سلسیوس، d. آسیابکردن قارچ خشکشده، e. توکسنهای ناخالص قارچی، f. خالصسازی توکسین قارچی
.سنجش کلی سمهای تولیدی قارچهابه روشTLC[7]:روش موسویان و همکاران (21) برای سنجش TLC استفاده شد؛ بهاینترتیب که پساز استخراج سموم، محلولهای نمونه و استاندارد روی صفحۀ Thin Layer Chromatography (TLC) )صفحهای آلومینیومی همراه با سیلیکاژل) در یک راستا نقطهگذاری شدند. پساز اینکه صفحه در مخزن TLC قرار داده شد و محلول متانول-استونیتریل (88 به 12) از آن بالا رفت و صفحه شسته شد، صفحه در هوا خشک و زیر نور UV با طول موج 365 نانومتر ارزیابی و شدت نقطۀ فلورسانس آبی نمونه با نقطۀ فلورسانس استاندارد مقایسه شد.
.ارزیابی کمّی توکسینهای موجود در عصاره به روش [8]HPLC: دستگاه تحلیلگر HPLC موجود در آزمایشگاه مرکزی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه لرستان و دانشگاه خوارزمی تهران برای ارزیابی کمّی توکسینهای موجود در عصاره به روش HPLC استفاده شد. بهمنظور تجمیع بیشتر توکسینها، عصارة بهدستآمده به ستون ایمونوافینیتی[9] (Biopharm Rhone Ltd, UK(R- با قطر ذرات داخلی 5/0 میلیمتر وارد شد که بهعلت وجودداشتن آنتیبادیهای سطحی روی ذرات، ابتدا توکسینها نگهداری شدند و سپس با عبور متانول، از ستون خارج شدند و آب دیونیزه اضافه شد. دستگاه HPLC برای سنجش کمّی توکسینها استفاده شد؛ به این منظور، 20 میکرولیتر عصاره به ستون کروماتوگرافی فاز معکوس C18-Supelco Discovery به طول 25 سانتیمتر، قطر داخلی 5/4 میلیمتر و قطر ذرات 5 میکرومتر متصل به دستگاه Unicam-Crystal-200 (Brand Kinesis, UK) تزریق شد. فاز متحرک شامل مخلوط استونیتریل (20 درصد)، متانول (20 درصد) و آب دیونیزه (60 درصد) بود و با سرعت 1 میلیلیتربردقیقه از ستون عبور کرد. آشکارساز از نوع فلورسانس در طول موج تحریکی 365 نانومتر و طول موج خروجی 445 نانومتر تنظیم و بهمنظور تقویت فلورسانس توکسینها از ستون مشتقساز تولیدکنندة بر PB. PB با قطر ذرات داخلی 5/0 میلیمتر (R-Biopharm Rhone Ltd, UK) استفاده شد. هرکدام از انواع توکسینها بر اساس مطابقت پیک خروجی با زمان بازداری پیک استاندارد و بر اساس غلظت نمونة استاندارد تعیین هویت و غلظت شد (30 و 31).
نتایج.
نتایج نشان دادند جیرههای غذایی شامل ذرت، سویا، کنسانتره، دان مخلوط در خوراک طیور و همچنین جیرههای غذایی ذرت و جو، یونجه، کاه و کلش، کنسانتره و ذرت علوفهای در خوراک دام به قارچهای مختلفی ازجمله Aspergillus، Rhizopus، Rhizomocur، Penicillium، Alternaria، Absidia، Trichotecium، Mucor و Fusarium آلودهاند.
از 40 جدایۀ قارچی شناساییشده در خوراک طیور، 27 جدایه در روش TLC زیر نور فرابنفش، پرتوهای فلورسانس آبیرنگ از خود ساطع کردند و 13 جدایۀ دیگر پرتوهای فلورسانس نداشتند. بیشترین جدایهها به قارچهای Fusarium با تعداد 11 جدایه (35 درصد)، Rhizomocur و Absidia با تعداد 6 جدایه (5/12 و 7/11 درصد) مربوط بودند که باتوجهبه توکسینزایی قارچ Fusarium و اهمیت فومونیسینها، این قارچ یکی از عوامل اصلی در بحث توکسینزایی در نظر گرفته شد. جنسهای Alternaria و Trichotecium با 1 جدایه (7 درصد)، کمترین جدایههای قارچی و درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند. فراوانی آلودگی خوراک طیور به جدایههای قارچی شامل دان مخلوط (14 جدایه)، سویا (13 جدایه)، ذرت (10 جدایه) و کنسانتره (3 جدایه) بود (جدول 1). فراوانی توکسینزایی قارچها بهترتیب شامل Fusarium با 11 جدایه (35 درصد)، Penicilliumبا 5 جدایه (16 درصد)، Rhizomucor و Absidiaهریکبا 6 جدایه (5/12 و 7/11 درصد)، Aspergillus و Rhizopusهرکدام با 4 جدایه (7 و 10 درصد) و Alternariana و Trichotecium هریکبا 1 جدایه (5/2 و 8/1 درصد) بود؛ همچنین از این تعداد قارچ توکسینزا، 11 جدایه سویا، 10 جدایه دان مخلوط، 4 جدایه ذرت و 2 جدایه کنسانتره را آلوده کردند.
از 37 جدایۀ مربوط به خوراک دام، 17 جدایۀ قارچی در روش TLC زیر نور فرابنفش، پرتوهای فلورسانس آبیرنگ از خود ساطع کردند و 20 جدایۀ دیگر پرتوهای فلورسانس نداشتند. بیشتر جدایهها به قارچ Fusarium مربوط بودند که گونههای F. prolifratum و F. verticillioides بهترتیب با 23 جدایه (61 درصد) و 10 جدایه (26 درصد) بیشترین جدایهها و درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند؛ همچنین کمترین درصد فراوانی به جنس Alternaria و گونة F. concentericum هریک با 1 جدایه (6/6 و 4/1 درصد) مربوط بود. فراوانی آلودگی خوراک دام به جدایههای قارچی شامل کنسانتره (15 جدایه)، ذرت و جو (8 جدایه)، ذرت علوفهای (7 جدایه)، کاه و کلش (4 جدایه) و یونجه (3 جدایه) بود (جدول 2). فراوانی توکسینزایی قارچها بهترتیب شامل F. verticillioides با 8 جدایه (6/21 درصد)،F. prolifratum با 8 جدایه (6/21 درصد) و F. fujikuoroi با 1 جدایه (7/2 درصد) بود؛ همچنین از این تعداد قارچ توکسینزا، فراوانی آلودگی خوراک بهترتیب شامل کنسانتره با 9 جدایه، ذرت و جو با 6 جدایه، کاه و کلش با 2 جدایه و یونجه و ذرت علوفهای بدون نمونۀ توکسینزا بود.
جدول 1- تعداد نمونه و درصد آلودگی جیره غذایی آلوده به قارچ در خوراک طیور
تعداد جدایه و درصد آلودگی |
|||||||||||||||||||
|
Fusarium spp. |
Alternaria alternata |
Penicillium glabrum |
Aspergillus spp. |
Absidia corymbifer |
Terichotecium sp. |
Rhizopus oryzae |
Mucor sp. |
Rhizomucor sp. |
||||||||||
نمونه |
تعداد جدایه |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (%) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
جدایه |
آلودگی متوسط (درصد) |
ذرت |
10 |
2 |
2/0 |
1 |
1/0 |
- |
- |
- |
- |
1 |
1/0 |
- |
- |
4 |
4/0 |
- |
- |
2 |
2/0 |
سویا |
13 |
6 |
46/0 |
- |
- |
2 |
15/0 |
1 |
08/0 |
1 |
08/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
3 |
23/0 |
کنسانتره |
3 |
2 |
67/0 |
- |
- |
1 |
33/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
دان مخلوط |
14 |
1 |
07/0 |
- |
- |
2 |
14/0 |
3 |
21/0 |
4 |
29/0 |
1 |
07/0 |
- |
- |
2 |
14/0 |
1 |
07/0 |
مجموع |
40 |
11 |
35/0 |
1 |
025/0 |
5 |
16/0 |
4 |
07/. |
6 |
117/0 |
1 |
018/0 |
4 |
1/0 |
2 |
035/0 |
6 |
125/0 |
درصد آلودگی |
|
|
35 |
|
5/2 |
|
16 |
|
7 |
|
7/11 |
|
|
|
10 |
|
5/3 |
|
5/12 |
جدول 2- تعداد نمونه و درصد آلودگی جیرۀ غذایی آلوده به قارچ در خوراک دام
تعداد جدایه و درصد آلودگی |
|||||||||||
|
|
F. prolifratum |
F. verticillioides |
F concentericum |
F. fujikuoroi |
Alternaria alternata |
|||||
نمونه |
تعداد جدایه |
جدایه |
متوسط آلودگی (درصد) |
جدایه |
متوسط آلودگی (درصد) |
جدایه |
متوسط آلودگی (درصد) |
جدایه |
متوسط آلودگی (رصد) |
جدایه |
متوسط آلودگی (درصد) |
ذرت و جو |
8 |
3 |
38/0 |
3 |
38/0 |
- |
- |
2 |
25/0 |
- |
- |
کنسانتره |
15 |
9 |
6/0 |
5 |
33/0 |
1 |
07/0 |
- |
- |
- |
- |
کاه و کلش |
4 |
3 |
75/0 |
1 |
25/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
یونجه |
3 |
1 |
33/0 |
1 |
33/0 |
- |
- |
- |
- |
1 |
33/0 |
ذرت علوفهای |
7 |
7 |
1 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
مجموع |
37 |
23 |
61/0 |
10 |
26/0 |
1 |
013/0 |
2 |
05/0 |
1 |
067/0 |
درصدآلودگی |
|
|
%61 |
|
%26 |
|
%3/1 |
|
%5 |
|
%7/6 |
.نتایج مطالعه روی محیطکشت نارگیل آگار: این روش برای تشخیص جدایههای توکسینزای Aspergillus پیش از عملیات استخراج توکسین و TLC استفاده شد. نتایج نشان دادند گونههای Aspergillus فلورسانس آبی از خود نشان میدهند و گونههای دیگر فلورسانس نشان نمیدهند (شکل 2).
شکل 2- نتایج مطالعه روی محیط نارگیل آگار (Aspergiluus flavus)؛ a. قارچ بدون توکسین در محیط PDA، b. قارچ بدون توکسین در محیط نارگیل آگار، c. قارچ دارای توکسین در محیط PDA، d. قارچ دارای توکسین در محیط نارگیل آگار
نتایج آزمایشهای TLC و HPLC: تجزیهوتحلیل آزمایشهای TLC و HPLC نشان داد قارچهای F. prolifratum و F. verticillioidesبیشترین نور را از خود ساطع میکنند و این در حالیست که قارچ Rhizomucor کمترین نور و درنتیجه، کمترین توکسینزایی را به خود اختصاص میدهد. باتوجهبه خاصیت فلورسانس آفلاتوکسین زیر نور UV و با درنظرگرفتن اینکه هرچه غلظت سم بیشتر باشد، انتظار میرود شدت نور فلورسانس بازتابیده از آن نیز بیشتر باشد، جدایههایی که توکسین بیشتری داشتند، فلورسانس بیشتری نیز تولید کردند (شکل 3).
شکل 3- نقطهگذاری فومونیسینهای استاندارد و نمونههای استخراجی تیمارهای مختلف روی صفحۀ TLC و زیر نور UV
نتایج آزمایشهای HPLC سه جدایه از قارچ Fusarium: پساز انجام آزمایش TLC مربوط به گونههای F. prolifratum، F. verticillioides و F .fujikouri، کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا برای دستیابی به نوع و میزان توکسین استخراجشده انجام شد (شکل 4، a، b، c و d). نتایج HPLC اولیه برای جدایههای Fusarium نشان دادند قارچ F. verticillioidesبیشترین توانایی تولید فومونیسین B1 را نسبت به F. proliferatum و F. fujikuroi دارد. بر اساس این یافتهها، غلظت فومونیسین جدایههای F. verticillioide که بیشترین توانایی توکسینزایی را بین جدایهها داشتند، 332/0 میکروگرمبرمیلیلیتر بود (جدول 3).
جدول 3- غلظت فومونیسین B1 در آزمایش HPLC
غلظت فومونیسین B1 (µgr/ml) |
نمونه قارچ |
332/0 |
Fusarium verticillioides |
05/0 |
Fusarium prolifratum |
02/0 |
Fusarium fujikuroi |
کروماتوگرام حاصل از HPLC نمونۀ استاندارد قارچ Fusarium و گونههای F. verticillioides، F. proliferatum و F. fujikuroi نشان داد گونههای مطالعهشده توکسین فومونیسین B1 را دارند (شکل 4، a، b، c و d).
.نتایج آزمایشهای HPLC قارچ Aspergillus: پساز انجام آزمایش TLC، دو نمونه از توکسینهای تولیدی مربوط به گونههای A. niger و A. flavusبرای تعیین نوع و میزان توکسین استخراجشده به روش کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا ارزیابی شدند و نتایج HPLC اولیه برای جدایههای Aspergillus نشان دادند گونة A. flavus بیشترین میزان تولید آفلاتوکسین B1 و گونۀ A. niger بیشترین میزان آفلاتوکسین G1 را دارد (شکل 4، e و f). گونۀ A. flavus با غلظت 19/17 میکروگرمبرمیکرولیتر بیشترین میزان تولید آفلاتوکسین B1 و گونۀ A. nigerبا غلظت 25/12 میکروگرمبرمیلیلیتر بیشترین میزان آفلاتوکسین G1 را دارد (جدول 4).
شکل 4- کروماتوگرام HPLC فومونیسین B1؛ a. تولیدی از نمونة استاندارد Fusarium، b. تولیدی از قارچ F. verticillioides، c. تولیدی از F. proliferatum، d. تولیدی از F. fujikuroi، e. تولیدی از Aspergillus niger، f. تولیدی از A. flavus
جدول 4- غلظت آفلاتوکسین B1، B2، G1، G2 در آزمایش HPLC
نمونۀ قارچ |
B1 (µgr/ml) |
B2 (µgr/ml) |
G1 (µgr/ml) |
G2 (µgr/ml) |
Aspergillus niger |
25/12 |
59/0 |
86/5 |
28/0 |
Aspergillus flavus |
19/17 |
57/1 |
07/4 |
40/0 |
بحث.
قارچ Aspergillus flavus در محیطکشت نارگیل آگار خاصیت فلورسانس از خود نشان داد که بادرنظرگرفتن خاصیت فلورسانس آفلاتوکسینها، این قارچ توانایی تولید آفلاتوکسین را دارد و حضور ترکیباتی در محیطکشت سبب تحریک خاصیت فلورسانس آن میشود؛ بهطوریکه این ترکیبات به شناسایی آفلاتوکسینها کمک میکنند. ازآنجاکه این قارچ در محیطکشت PDA خاصیت فلورسانس ندارد؛ پساز نقطهگذاری روی صفحۀ TLC، نقاط حاوی آفلاتوکسینهای بیشتر، شدت فلورسانس بیشتری از خود نشان میدهند. پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شدهاند و مشخص شده است تولید نور فلورسانس بهعلت ماهیت طبیعی آفلاتوکسینهاست و فلورسانس طبیعی آفلاتوکسینها از ساختار حلقوی پنتاهیدروسیکلیک اکسیژنۀ آنها ناشی میشود (32). ایامانکا[x] و همکاران بیان کردند حضور برخی ترکیبات در محیطکشت سبب تحریک خاصیت فلورسانس میشود و به گسترش و روشهای شناسایی این ترکیبات کمک میکند؛ گزارشهای این پژوهشگران نتایج آزمایش حاضر را تأیید میکنند (33). نتایج نمونههای مطالعهشده با نتایج پژوهشگرانی ازجمله دیویس[xi] و همکاران (1987) و میلنز[xii] و همکاران (2002) که از محیطکشت نارگیل آگار برای شناسایی سریع آفلاتوکسینی استفاده کردند که گونههای مختلف قارچ Aspergillus تولید میکنند، مطابقت دارند. پساز تجزیۀ سموم تولیدی به روش TLC و HPLC مشخص شد در قارچ A. flavus، کمیت آفلاتوکسینها با شدت نور حاصل از محیطکشت و کاغذ TLC رابطۀ مستقیم دارد (27 و 34)؛ این مطلب در پژوهشهای کوتولی[xiii] و همکاران اثبات شده است (28). لمک[xiv] و همکاران پساز کشت قارچ Aspergillusروی محیط نارگیل آگار بیان کردند مشاهدۀ هالۀ فلورسانس اطراف پرگنۀ قارچها زیر نور فرابنفش در طول موج 365 نانومتر نشاندهندۀ توانایی قارچها در تولید آفلاتوکسینهاست (35). در پژوهشهای دیگر مشخص شده است خاصیت فلورسانس این ماده زیر نور فرابنفش بهعلت وجود متیلبتاسیکلودکسترین است که با تأثیر آنزیم سیدترانسگلیکولاز روی دکستران تولید و طی واکنش با آفلاتوکسینها سبب افزایش خاصیت فلورسانس آنها زیر نور فرابنفش با طول موج 360 نانومتر میشود (36).
استفاده از روشهای متعددی مانند کروماتوگرافی لایه نازک (TLC)، کروماتوگرافی مایع (LC)، کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) و روش Enzyme Link Immuno Sorbant Assary. (ELISA).برای سنجش آفلاتوکسین امکانپذیر است (37 و 38). در پژوهش حاضر، میزان کمّی و کیفی آفلاتوکسینهای تولیدی گونههای Aspegillus با سه روش محیطکشت نارگیل آگار، TLC و HPLC سنجیده شد؛ اساس کار دو روش اول بر خاصیت فلورسانس آفلاتوکسینهاست. در روش نارگیل آگار، صرفاً توانایی تولید آفلاتوکسینها بررسی میشود، ولی در دو روش دیگر میزان تولید آفلاتوکسین نیز تعیین میشود. در روشTLC، مجموع سموم تولیدی محاسبه میشود، ولی در روش HPLC آفلاتوکسینها تفکیک و میزان تولید هرکدام مشخص میشود. گزارش شده است روش TLC ضریب تغییرات نسبتاً زیادی دارد و تنها در جایی به کار میرود که سطوح آلودگی میکوتوکسین بیشتر از حدود کنترلپذیر باشد؛ باوجوداین، روش یادشده یکی از آسانترین روشهای شناسایی آفلاتوکسینهاست که در زمانها و مکانهای مختلف میتوان توکسینها را بهسهولت و با کمترین امکانات تشخیص داد و از آثار سوء آنها پیشگیری کرد (39).اغلب روشهایی که بهتازگی برای شناسایی و اندازهگیری آفلاتوکسینها استفاده میشوند، حساسیت زیادی دارند؛ باوجوداین، مرحلۀ استخراج آفلاتوکسین به کمک حلال را نیاز دارند و هزینهبر و زمانبرند؛ ازاینرو استفاده از محیطهای کشت اختصاصی آفلاتوکسینها، روشی ساده و اقتصادی برای شناخت اولیۀ قارچهای آفلاتوکسینزا در آزمایشگاههایی است که امکانات لازم برای شناسایی شیمیایی آفلاتوکسین را ندارند (40). پژوهشگران بسیاری از روش بهکارگیری محیطهای کشت اختصاصی استفاده کردهاند: آلمیدا[xv] و همکاران برای جداسازی فلور قارچی و شناسایی آفلاتوکسین در نمونههای ذرت بهترتیب از محیطهای کشت سیبزمینی دکستروز آگار و نارگیل آگار استفاده کردهاند (41). لمک و همکاران از محیطکشت عصارۀ نارگیل با عنوان روشی مناسب برای شناسایی آفلاتوکسینها برای کشت A. flavus و A. parasiticus استفاده کردهاند (38). لین[xvi] و دیانز[xvii] از محیط نارگیل آگار برای شناسایی آفلاتوکسینها استفاده کردهاند (42). دیویس و همکاران و میلانز و همکاران هالۀ آبیرنگ و فلورسانتشدۀ آفلاتوکسینها را با استفاده از محیطکشت مشخص کردهاند (27 و34).
نقطهگذاری روی صفحۀ TLC مشخص کرد نمونههای آفلاتوکسین استخراجی از روی بسترۀ ذرت پساز نقطهگذاری، چنانچه غلظت سم زیادی داشته باشند، شدت فلورسانس بیشتری نیز از خود نشان میدهند و نور بازتابیده از آنها بیشتر و حتی اندازۀ نقاط بزرگتر است (شکل 2). در همین زمینه، فنت[xviii] و همکاران بیان کردهاند خاصیت فلورسانس این ماده زیر نور فرابنفش از وجود متیلبتاسیکلودکسترین ناشی میشود (43).
قارچی مانند A. flavus ازنظر توکسینزایی اهمیت دارد. این قارچ آفلاتوکسین B1 را تولید میکند که بیشترین سمیت را نسبت به سایر آفلاتوکسینهای تولیدی قارچ Aspergillus دارد. بین دو گونۀ قارچ Aspergillus آزمایششده که توکسینزایی آنها بررسی شد، گونۀ A. flavus با تولید 19/17 میکروگرمدرمیلیلیتر در مقایسه با گونۀA. nigerبا تولید 25/12 میکروگرمدرمیلیلیتر، تولید آفلاتوکسین بیشتری داشت. باتوجهبه سمیت زیاد و مقدار زیاد توکسین تولیدی، فعالیت این قارچ روی بذرها و جیرههای غذایی سلامت انسان و دام را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به خطر میاندازد؛ برای نمونه، خوردن تخممرغ آلوده به توکسین این قارچ یا شیر آلوده به آفلاتوکسین M1 که از مشتقات آفلاتوکسین B1 است، انسان را به عوارض ناشی از مصرف آفلاتوکسینها مبتلا میکند. این قارچ در مرغداریها سبب ایجاد بیماری آفلاتوکسیکوزیس[xix] در طیور میشود (44). سازمان غذا و داروی ایالات متحدۀ آمریکا سطح قابلتحمل آفلاتوکسین در جیرۀ طیور را 20 قسمت در بیلیون (ppb) گزارش کرده است (45). هنک[xx] و همکاران در سال 2001 گزارش کردهاند از میان 142 نمونه دانۀ گیاهی جیرۀ طیور جمعآوریشده از بخشهای مرکزی، جنوبی و شرقی تگزاس، 7 درصد نمونهها بیش از 100 میکروگرمدرکیلوگرم آفلاتوکسین داشتند و 83 درصد این نمونهها ذرت بودند (46). علاوهبر گونههای Aspergillus، جنسهای دیگری از سایر گروههای قارچی در جیرۀ غذایی طیور وجود داشتند که برخی از گونههای آنها مانند F. proliferatumدارایقابلیت توکسینزایی بودند. اگرچه سایر قارچهای شناساییشده در پژوهش حاضر قابلیت توکسینزایی ندارند، ازنظر حساسیتزایی و ایجاد حساسیتهای پوستی در طیور و کارگران اهمیت زیادی دارند (16). باتوجهبه میزان مجاز سمیت (LD50) آفلاتوکسین B1 که سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برابر 5/0 تا 10 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن تعیین کرده است، بدیهی است در کودکان بهعلت کمبودن وزن آنها و دریافت آفلاتوکسین بیش از مقدار مجاز و بهویژه تجمعپذیری درازمدت سموم در کبد و کلیهها، عوارض سوء بیشتر بروز میکنند. اگل[xxi] و همکاران گزارش کردهاند میزان ترکیب آلبومین- آفلاتوکسین موجود در خون کودکان نهماهه تا پنجسالۀ بنین و توگو واقع در غرب آفریقا به میزان ۹۹ درصد افزایش یافته است که از وجود آفلاتوکسین در ذرت و بادامزمینی مصرفی در رژیم غذایی ناشی میشود (47). ذرت یکی از ترکیبات غذایی اصلی بهکاررفته در جیرۀ غذایی طیور و دام است و شرایط میزبانی و ترکیبات بهکاررفته در دانۀ ذرت، شرایط را برای ترجیح میزبانی و استقرار قارچهای توکسینزا فراهم میکند. سوسل[xxii] و همکاران با مطالعه روی شش نوع دانۀ گیاهی جیرۀ پرندگان گزارش کردند همراه با افزایش رطوبت دان و مدت زمان نگهداری آن، میزان آلودگی قارچی و توکسینزایی آن افزایش مییابد (48). بسیاری از جدایههای Aspergillus جداشده روی بسترۀ ذرت قابلیت توکسینزایی داشتند؛ بهطوریکه بیشتر جدایهها روی محیطکشت نارگیل آگار و TLC رنگیزۀ فلورسانس آبی از خود نشان دادند. به نظر میرسد میزان رطوبت و دمای محل نگهداری (واحد تولیدی بلغور و واحد مصرفکنندۀ بلغور) در فراهمکردن شرایط رشد و فعالیت قارچها که به تولید آفلاتوکسین منجر میشود، نقش بسزایی دارند (49). باتوجهبه مطالب یادشده، شرایط رطوبتی و تهویۀ نامناسب و رعایتنکردن اصول درست خشککردن و انبارداری ذرت و سایر بذرها از سوی انبارداران و مرغداران در مراحل مختلف تولید تا مصرف عامل مهم افزایش درصد فراوانی اینگونه قارچها و درنتیجه، توکسین تولیدی از آنهاست؛ ازاینرو، رعایت اصول صحیح انبارداری باید مدنظر مرغداریها قرار گیرند. نتایج خسروی[xxiii] و همکاران در زمینۀ بررسی قارچشناسی ترکیب اجزای غذای دامی در گاوداریهای شهر قم نشان دادند میزان آلودگی به قارچ Aspergillus زیاد است و A. flavus با 48 درصد بیشترین میزان آلودگی را دارد (50)؛ در نتایج وسنا[xxiv] و همکاران در زمینۀ بررسی قارچهای جداشده از خوراک طیور گوشتی صربستان نیز تعداد گونههای آسپرژیلوس 54 درصد گزارش شده است (51).
از 108 نمونۀ آزمایششده در مطالعۀ کارانجا[xxv] و همکاران روی قارچهای توکسینزا در صربستان، 84 درصد به Fusarium و 59 درصد به قارچهای دیگر آلوده بودند که بر حسب گونههای قارچی غالب تقریباً با نتایج مطالعۀ حاضر مطابقت دارد (52). چنانچه فرآوردههایی ازجمله پودر ماهی، ذرت و کنجالۀ سویا در محیطهای مرطوب نگهداری شوند یا در فرآوری آنها یا در مسیر حملونقل آنها دقت لازم نشود، شرایط رشد قارچ روی آنها فراهم میشود، اسپورهای موجود رشد و تولید سم میکنند (53). از مقایسۀ نتایج این بررسی و مطالعههای انجامشده در سایر کشورها میتوان نتیجه گرفت آلودگی به قارچ و سم ناشی از آن در اقلام عمدۀ مواد غذایی و خوراک دام و طیور وجود دارد و باید هنگام برداشت تمام اقلام تشکیلدهندۀ خوراک دام و طیور، استانداردهای جهانی اِعمال شوند و شرایط مناسبی برای حمل و نگهداری تا زمان مصرف آنها فراهم شود. نکتۀ شایان توجه دیگر اینست که هرچه زمان برداشت محصول در نقطۀ پایانی خط تولید یا در زمان تهیۀ خوراک تا زمان مصرف کمتر باشد، احتمال آلودگی کمتر است.
استفاده از روشهای متعددی مانند کروماتوگرافی لایۀ نازک (TLC)، کروماتوگرافی مایع[xxvi]، کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) و روش الایزا[xxvii] برای سنجش فومونیسین میسر است (54 و 55). در پژوهش حاضر، میزان کمّی و کیفی فومونیسینهای تولیدی از قارچ F. verticillioides با استفاده از دو روش TLC و HPLC سنجیده شد (56). در روش TLC میتوان مجموع سموم تولیدی را بهدست آورد، ولی در روش HPLC میتوان میزان تولید فومونیسینها را تفکیک و میزان تولید هرکدام از جدایهها را مشخص کرد؛ درحقیقت، فومونیسین تولیدی قارچ F. verticillioides چهار نوع است که فومونیسین B1 به بیشترین میزان ممکن تولید میشود.
نگارندگان در بازدید از مرغداریها و گاوداریهای شهرستان خرمآباد با انباشت بسیاری از جیرههای غذایی مواجه شدند که بدون استفاده در انبارها جمعآوری شده بودند و در پاسخ به پرسش دربارۀ علت بیاستفادهماندن آنها، تلفات در اثر مصرف روزانۀ این مواد بهویژه در ماکیان مشخص شد. در نمونههای منتقلشده به آزمایشگاه نیز مشخص شد غالباً آلودگیهای کپکی موجود روی ذرت و سویا عامل مرگومیر طیور است و بیشتر قارچهای جداشده روی نمونهها به دو گونۀ F. prolifratum و F. verticillioides مربوط بودند که هر دو از گونههای توکسینزا و کپکهاییاند که قابلیت بیماریزایی و حساسیتزایی در انسان و طیور را دارند؛ این در حالی است که بنا به گزارش لانیاسونیا[xxviii] و همکاران در سال 2005، تا مرحلۀ تبدیل اقلام به دان مخلوط و آمادهشده، در اثر ناآگاهی بسیاری از مرغداران از نگهداری درست دان آمادهشده یا وجودنداشتن انبار و جایگاه مناسب برای نگهداری دان بهویژه در مناطق و فصلهایی که درصد رطوبت هوا زیاد است، شرایط مساعد برای رشد بیشتر قارچ و تولید بیشتر سم فراهم میشود (57).
امروزه نیز دو روش TLC و HPLC همچنان بهطور وسیع در تشخیص و ردیابی فومونیسینها کاربرد دارند. دانتزر[xxix] و همکاران غلظت فومونیسین B1 را در محیطکشت مایع فیزیکی با استفاده از روش HPLC اندازهگیری و میزان آن را ۷۵۰ میلیگرم بیان کردند (58). در بررسی دیگر که ولوتی[xxx] و همکاران روی ۵۸ نمونه مواد غذایی مبتنی بر ذرت در اسپانیا انجام دادند، با استفاده از HPLC مشخص شد ۸۶ درصد نمونهها حاوی مقادیر زیادی از فومونیسین B1 هستند (59). در پژوهش دیگری که علیاکبری[xxxi] و همکاران در مزارع ذرت منطقۀ مغان انجام دادند، میزان داکسینیوالنول (DON) نمونهها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) تعیین شد و نتایج تجزیۀ نمونهها نشان دادند آلودگی ذرتهای این منطقه به DON در ۴۵ درصد کل نمونهها وجود دارد و میانگین کل آلودگی ۳۰/۹۵ نانوگرمدرگرم است (60).
باتوجهبه آلودگی زیاد فوزاریومها در غذای ترکیبی طیور در کاراتاکای هند، از 71 ترکیب خوراک طیور بررسیشده، گونة Fusariumverticilloidesبا 89 درصد بیشترین فراوانی را بین گونههای Fusarium به خود اختصاص داد (61).
در بررسی آلودگیهای خوراک دامی به قارچهای توکسینزا در صربستان و نگاهی اختصاصی به گونههای Fusarium در بلگراد، از 108 نمونۀ مختلف خوراک دامی جمعآوریشده از مزارع دامی، 84 درصد گونههای Fusarium، 59 درصد گونههای Aspergillus، 49 درصد Rhizopus، 44 درصد Mucor و 42 درصد Penicillium جداسازی شدند که گونة F. vertecilloides (با فراوانی 46 درصد) بیشترین فراوانی را در گونههای Fusarium به خود اختصاص داد (51). در بررسی فلور قارچی خوراک طیور در کشور مصر، از 110 نمونۀ جمعآوریشده، گونههای Fusarium، Penicillium، A. fumigatus و Rhizopusگونههای غالب بهدستآمده از جیرههای غذایی معرفی شدند (62).
نتیجهگیری
درمجموع از 100 نمونه خوراک دام و طیور، 77 نمونۀ قارچی روی محیطکشت PDA رشد کردند که از این تعداد، 40 نمونه قارچ به خوراک طیور و 37 نمونه قارچ به خوراک دام مربوط بودند. بهطورکلی گونههای مختلفی ازجمله Aspergillus، Rhizopus، Rhizomocur، Penicillium، Alternaria، Absidia، Trichotecium، Mucor و Fusarium از خوراک دام و طیور جداسازی شدند که بهعلت وجود انواع فومونیسینها و آفلاتوکسینها بهویژه B1، میتوان آنها را عوامل اصلی توکسینزایی در خوراک دام و طیور برشمرد؛ بهطوریکه این قارچها بهعلت انواع ترکیبات توکسینی و همچنین توکسینزایی و سمیت زیادی که دارند، اهمیت دارند. نتایج آزمایش TLC نشان دادند گونههای قارچی از خود فلورسانس آبی نشان میدهند و برخی جدایهها فلورسانس آبی را بهوضوح نشان نمیدهند؛ ازاینرو، قارچهای F. prolifratum و F. verticillioides بیشترین نور را از خود ساطع کردند و نتایج HPLC بهدستآمده از قارچهای Fusarium و Aspergillus نشان دادند قارچ F. verticillioides بیشترین توانایی تولید فومونیسین B1 را نسبت به F. proliferatum و F. Fujikuroi دارد و A. flavus با تولید آفلاتوکسین B1 و A. niger با تولید آفلاتوکسین G1 بیشترین توانایی تولید توکسین را دارند. حاکمنبودن شرایط مطلوب در انبار مواد غذایی و مزرعه سبب ابتلای مواد غذایی به قارچ میشود که علاوهبر خسارت به گیاهان، خطرهای بسیار زیادی با تولید توکسین برای سایر موجودات دارد.
[1]- Thin Layer Chromatography (TLC)
[2]- Potato Dextrose Agar (PDA)
[3]- Nash and Snyder
[4]- Sub culture
[5]- Coconut Agar
[6]- Davis et al.
[7]- Moosavian
[8]- High-Performance Liquid Chromatography
[9]- Immunoaffinity columns(IAC)
[x]- Iamanaka
[xi]- Davis
[xii]- Milanez
[xiii]- Cutuli
[xiv]- Lemke
[xv]- Almeida
[xvi]- Lin
[xvii]- Dianese
[xviii]- Fente
[xix]- Aflatoxicosis
[xx]- Henke
[xxi]- Egal
[xxii]- Scussel
[xxiii]- Khosravi
[xxiv]- Vesna
[xxv]- Krnjaja
[xxvi]- Liquid Chromatography (LC)
[xxvii]- Enzyme Link Immuno Sorbant Assary (ELISA)
[xxviii]- Lanyasunya
[xxix]- Dantzer
[xxx]- Velluti
[xxxi]- Aliakbari