نوع مقاله : پژوهشی- فارسی
نویسندگان
1 استادیار میکروبیولوژی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی، کرمان، ایران
2 استاد میکروبیولوژی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Oil pollution in marine environments is a global problem. The Persian Gulf is a specific region because over than 60 % of world crude oil transports through the strait of Hormoz. Obligate marine hydrocarbon-degrading microbes have been recently reported. Alcanivorax, a member of this family is predominant in oil polluted sea.Materials and Methods: In this survey, seawater samples were collected from oil contaminated regions in the Persian Gulf. Bacteria were enriched in ONR7a medium and colonies were purified in marine agar and ONR7a media. All colonies were screened for ability to degrade crude oil. Molecular identification was carried out by amplification of 16S rDNA gene and sequencing analysis. Also, biodegradation of some hydrocarbon and crude oil were analyzed. Results: Totally, eleven different colonies were isolated that were able to degrade crude oil. Two strains (PG-24 and PG-12) showed higher growth rates on crude oil than other strains. Molecular identification showed 99% homology of these two strains with Alcanivorax dieselolei. These two strains could grow on aliphatic hydrocarbon and the highest growth rates were observed on C16 and C18 substrates, also 80 % of crude oil was degraded. Discussion and Conclusion: This article is the first report on isolation of Alcanivorax genus from the Persian Gulf, thereby further studies and optimization of biodegradation of oil pollution by these bacteria are important for modulate oil pollution in the Persian Gulf.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
هیدروکربنهای نفتی ذخایر انرژی مهمی هستند که کاربردهای زیادی در صنعت و حتی در زندگی روزانه ما دارند. در عین حال، نفت منشأ آلودگی مهم محیط است. متعاقب رهاسازی نفت در محیط، تبدیل آن به ترکیبات سازنده خیلی سریع شروع میشود. روشهای مرسوم برای جلوگیری از نشت نفت عمدتاً روشهای فیزیکی شیمیایی هستند که عبارتند از: استفاده از مواد منعقد کننده، رویه برداری و غیره. روشهای زیستی دارای مزایایی نسبت به روشهای فیزیکی و شیمیایی در حذف نشت نفت هستند؛ بهطوریکه آنها تجزیه زیستی درونی بخشهای نفت بهوسیله میکروارگانیسمها را میسر میسازند. (1، 2 و3).
تجزیه زیستی مشتقات نفتی در محیطهای آلوده مؤثرتر، قویتر و از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر از روشهای فیزیکی شیمیایی است. میزان تجزیه زیستی وابسته به غلظت، طول آلکانها، بیوسورفکتانت و نوع میکروارگانیسم است. ترکیبات اشباع نفت خام و بویژه آلکانهای با طول زنجیره متوسط، سریعتر تجزیه میشوند (4). میزان تجزیه و معدنی شدن ترکیبات آلی وابسته به غلظت ترکیبات است، بهطوریکه غلظت بالایی از هیدروکربن بهوسیله محدود کردن مواد غذایی و اکسیژن یا از طریق تأثیرات سمی ایجاد شده بهوسیله هیدروکربنهای فرار از تجزیه زیستی ممانعت میکند. رشد میکروارگانیسمها روی هیدروکربنها اغلب با انحلال منابع کربن نامحلول در محیط کشت همراه است و در بیشتر موارد، با تولید عوامل انحلال کننده خارج سلولی در طی شکست هیدروکربنها همراه است. این فرایندها به رشد میکروارگانیسم روی نفت خام و شکست آن به اجزای کوچکتر کمک میکند (5 و 6).
طی چند سال اخیر، تلاشهایی برای جداکردن میکروبهای دریایی با کشت آب دریا بر روی سوبستراهای هیدروکربنی صورت گرفته و باکتریهای جدیدی از بیشتر نواحی جهان جدا شده است. چنین باکتریهایی الیگوتروفهای کند رشد هستند و از نظر ماده غذایی مورد مصرف، محدود بوده، تنها قادر به استفاده از هیدروکربنهای نفتی به عنوان منبع کربن و انرژی هستند.این باکتریها را باکتریهای دریایی تجزیه کننده نفت اجباری یا هیدروکربنوکلاستیکوس مینامند که نقش مهمی در حذف بیولوژیک هیدروکربنهای نفتی از آبهای دریای آلوده دارند. Alcanivoraxborkumensisدر سال 1998 از رسوبات دریای شمال که در مرز هلند- آلمان واقع است، جدا شد (7). Borkum جزیره کوچکی است که در بندر Elms درنزدیکی دریای شمال واقع است. بعدها این باکتری در بسیاری از نواحی ساحلی و دریایی جهان، مثل دریای مدیترانه، اقیانوس آرام، دریای ژاپن و چین نیز مشاهده شد.A. borkumensisیک باکتری دریازی است که قادر به رشد بر روی طیف محدودی از سویستراهاست، که عمدتاً سوبسترای آن آلکانها هستند (8).
هدف از این تحقیق، بررسی وجود جنسAlcanivoraxدر خلیج فارس و جداسازی آن است. پس از جداسازی، هدف این است که قابلیت تجزیه زیستی آن برای حذف و پاکسازی آلایندههای نفتی سنجیده شود.
مواد و روشها
نمونه برداری
به منظور جداسازی باکتریهای تجزیه کننده نفت خام، رسوبات آلوده و نمونههای آب دریا از خلیج فارس جمع آوری شد. نمونههای رسوبات از عمق 1 تا 12 سانتیمتر سطح ساحل با استفاده از چاقوی استریل بهدست آمد. نمونههای آب دریا از عمق 15 سانتیمتر در بطریهای 100 میلیلیتری جمع آوری شد و روی یخ به آزمایشگاه منتقل شد(9).
جداسازی Alcanivorax از آب و رسوبات دریا
برای جداسازی جنس Alcanivorax میزان100 میلیلیتر از آب دریا و پنج گرم از رسوبات با 3 میلیلیتر از نفت خام همراه با 55/. گرم از گرانولر نیتروژن و 1/. گرم از گرانولر فسفات در محیط ONR مخلوط شد. ارلنها روی شیکر با دور rpm60 و دمای 15 درجه سانتیگراد به مدت یک ماه انکوبه شدند. پس از یک ماه میزان یک میلیلیتر از این محیط به محیط ONR جدید منتقل شده، پس از دو پاساژ متوالی کلنیها روی محیط مارین آگار (MA ) خالص سازی شدند. ترکیبات محیط ONR در یک لیتر به شرح زیر است: بهعلت ایجاد رسوب باید اینمحیط در دو محلول جداگانه ساخته شود و پس از اتوکلاو با همدیگر مخلوط شوند. منبع کربن محیط نفت با غلظت (یک درصد) است. محلول اول شامل: NaCl (23 گرم)، Na2SO4 ( 8/3 گرم)، KCl (72/0)، NaBr (83 میلیگرم)، NaHCO3 (31 میلیگرم.)،H3BO3(27 میلیگرم)، NaF (6/2 میلیگرم)، NH4Cl (27/. گرم)، Na2HPO4 (89 میلیگرم) محلول دوم شامل: MgCl2(18/11 گرم)، CaCl2 (46/1 گرم)، SrCl2 (24 میلیگرم)، FeCl2(2 میلیگرم)، TAPSO (3/1 گرم). اسیدیته محیط برابر با 6/7 تنظیم شد (10).
شناسایی Alcanivorax
کلنیهای جداسازی شده بر روی محیط مارین آگار ابتدا با روشهای بیوشیمیایی غربالگری اولیه شدند. آزمایشهای بیوشیمیایی که برای شناسایی این جنس استفاده شدند، عبارتند از: رنگ آمیزی گرم، آزمایش احیای نیترات، اکسیداز، هیدرولیز نشاسته و ژلاتین و آزمایش استفاده از قندهایی از جمله مانیتول، مانوز و ساکاروز.
کلنیهای غربالگری شده با روش مولکولی مورد شناسایی دقیقتر قرار گرفتند. بدین منظور، ابتدا استخراج DNA از باکتریها با استفاده از کیت شرکت کیاژن طبق دستورالعمل کیت انجام شد. سپس واکنش PCR با استفاده از پرایمرهای ویژه ژن 16SrDNA انجام گردید. توالی این پرایمرها عبارت است از: پرایمر برگشتی Uni_1492R-TACGYTACCTTGTTACGACTT-
و پرایمر رفت
Bac27_F-AGAGTTTGATCCTGGCTCAG-
واکنش PCR در حجم 25 میکرولیتر صورت گرفت. غلظت مواد مصرف شده در PCR شامل بافر PCR (TrismM20و mM KCl 50 )، MgCl2(mM2)، پرایمر رفتی و برگشتی µM 12/0، آنزیم Taq (U 1)، dNTP(µM200) و DNA الگو میزان 30 نانوگرم بود. برنامه PCR شامل دمای دناتوراسیون 94 درجه سانتیگراد به مدت یک دقیقه، دمای اتصال پرایمرها 55 درجه سانتیگراد به مدت یک دقیقه و دمای تکثیر 72 درجه سانتیگراد به مدت یک دقیقه و تعداد سیکلها 35 است. محصول حاصل از PCR در ژل آگاروز 1 درصد بارگذاری شد و سپس باند bp1400 از ژل آگاروز طبق دستورالعمل کیت فرمنتاز (K0513) استخراج و برای تعیین توالی فرستاده شد. نتایج حاصل از تعیین توالی در بانکهای ژنی بلاست[1] شده، همولوژی آنها بررسی شد و قرابت بالاتر از 98 درصد بهعنوان جنس و گونه باکتری مجهول لحاظ شد (11).
سنجش رشد و حذف نفت خام
منحنی رشد ایزولهها بهطور غیرمستقیم با اندازهگیری کدورت در 600 نانومتر با اسپکتروفتومتری سنجش شد. میزان حذف نفت خام بهوسیله حل کردن مقدار نفت باقیمانده محیط کشت در دی کلرومتان و سپس خواندن کدورت نفت استخراج شده در مقابل شاهد در طول موج 420 نانومتر تعیین شد (12). هر یک از آزمایشهای دارای سه تکرار بوده اند و اعداد گزارش شده میانگین سه عدد هستند.
سنجش میزان تجزیه نفت با روش گاز کروماتوگرافی
قبل از آغاز آزمایش و تلقیح باکتریها به محیط نفت براث میزان 1/. میلیگرم بر میلیلیترازNonanoEptaMetil بهعنوان استاندارد درونی به نفت خام اضافه شد. در انتهای دوره انکوباسیون (7 روز) میزان 50 میلیلیتر دی کلرو متان[2] (DCM) به ارلن حاوی کشت باکتری و نفت اضافه گردید. DCM بخوبی با محیط نفت براث مخلوط شد و درون قیف جداکننده ریخته شد تا دو فاز آلی و آبی از هم جدا شوند. سپس فاز آلی که حاوی نفت حل شده در DCM بود، درون ارلن ریخته و سه گرم سدیم سولفات برای جذب آب باقیمانده به ارلن اضافه گردید و به مدت یک شب در دمای اتاق انکوبه شد. سپس محتویات ارلن از کاغذ واتمن شماره 2 عبور داده شد و درون تبخیر کننده گردشی برای تبخیر DCM قرار گرفت. پس از تبخیر DCM میزان 10 میلیلیتر هگزان نرمال به نفت اضافه شد و توسط دستگاه GC ( در کشور ایتالیا) تحلیل شد. برنامه GC بدین صورت بود:ستون: Hewlett Packard RonaFused Silica Capillary (30 m × 0.32 mm × 0.25 mm) ، دتکتور: FID، گاز حامل: هلیم، دمای اولیه:
100 درجه سانتیگراد برای سه دقیقه، دمای انتقال: 300درجه سانتیگراد، دمای تزریق: 330 درجه سانتیگراد، دمای نگهداری ستون: 240 درجه سانتیگراد برای 50 دقیقه، دمای نهایی: 320 درجه سانتیگراد و جریان عبوری 7/. میلیلیتر بر دقیقه، پیکهای حاصل از GC با استاندارد درونی مقایسه شد و درصد تجزیه برای هر سویه محاسبه شد (13 و 14).
نتایج
جداسازی و غربالگری باکتریهای تجزیهکننده نفت خام
25 سویه باکتریایی تجزیهکننده نفت خام از رسوبات و آب خلیج فارس جداسازی شد. در بین آنها چهار کلنی که به خصوصیات باکتری Alcanivorax شباهت زیادی داشتند، برای مطالعات بعدی انتخاب شدند. این چهار کلنی شامل سویههای PG-12, PG-11, PG-24 و PG-31 بودند. خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی این چهار سویه در جدول 1 آمده است. همه این سویهها گرم منفی، میلهای، با قابلیت بالای رشد در غلظت نمک بالا، اکسیداز مثبت و احیای نیترات مثبت بودند. شباهت بیوشیمایی دو سویه PG-24 و PG-12 به همدیگر بیشتر ازPG-11و PG-31 بود.
جدول1- نتیجه تست های بیوشیمیاییبرای سویه های PG-12, PG-11, PG-31, PG-24
PG-12 |
PG-11 |
PG-31 |
PG-24 |
نوع تست بیوشیمیایی |
Negative |
Negative |
Negative |
Negative |
Gram Staining |
Rod |
Rod |
Rod |
Rod |
Morphology |
+ |
+ |
+ |
- |
Growth at 4°C |
- |
- |
- |
+ |
Growth at 45°C |
3–5 |
3–8 |
3–8 |
3–6 |
Optimal NaCl (%) |
15 |
32.5 |
32.5 |
20 |
Maximal NaCl (%) |
+ |
+ |
+ |
+ |
Nitrate reduced to nitrite |
+ |
+ |
+ |
+ |
Oxidase test |
- |
- |
- |
- |
Arginine dihydrolase |
- |
+ |
+ |
- |
Ornithine decarboxylase |
- |
- |
- |
- |
Gelatin liquefaction |
- |
- |
- |
- |
Starch hydrolysis |
- |
+ |
+ |
- |
Lysine decarboxylase |
- |
+ |
+ |
- |
Urease activity |
- |
+ |
+ |
- |
Utilization as sole carbon source: |
- |
+ |
+ |
- |
L-Alanine |
- |
+ |
+ |
- |
L-Arginine |
- |
+ |
+ |
- |
Aspartate |
- |
+ |
+ |
- |
D-Glucose |
- |
+ |
+ |
- |
L-Glutamate |
- |
+ |
+ |
- |
Glycerol |
- |
+ |
+ |
+ |
Hexadecane |
- |
+ |
+ |
- |
d-Mannitol |
+ |
+ |
+ |
+ |
d-Mannose |
- |
- |
- |
- |
Succinate |
+ |
- |
- |
- |
Sucrose |
شناسایی مولکولی جنس Alcanivorax
شناسایی مولکولی سویههای انتخاب شده در غربالگری بیوشیمیایی با تکثیر قسمتی از ناحیه ژنی16S rDNAبا پرایمرهای ویژه این ژن انجام شد. سپس محصول bp 1400 حاصل از PCRاز ژل استخراج، خالصسازی و تعیین توالی شد. توالی حاصله در بانکهای ژنی بلاست شد و بالاترین همولوژی ( بالاتر از 98 درصد) بهعنوان جنس و گونه باکتری تعیین شد. نتایج حاصل از شناسایی مولکولی با توالی حاصل در جدول 2 آمده است. همانطور که در جدول دیده میشود، دو سویه PG-24و PG-12 بهعنوان Alcanivorax dieselolei از بین چهار سویه انتخابی شناسایی شدند. فیلوژنی و قرابت این دو سویه در شکل 1 آمده است.
جدول 2- شناسایی مولکولی سویه های جداسازی شده
درصد شباهت |
شماره دستیابی |
شناسایی سویه |
توالی |
نام سویه |
99 |
FM957534 |
Alcanivoraxdieselolei Strain PG-12 |
TACACACGTGCTACAATGGcTAGTACAGAGGGT TGCGAAGTCGCGACGCGGAGCTATCTCTTAA GCCAATCGTAGTCCGGATTGGAGTCTGCAA CTCGACTCCATGAAGTCGGAATCGCTAGTAATCG CGGATCAGAATGCCGCGGTGAATACGTTCCCGGG CCTTGTACACACCGCCCGTCACaCCATGGG AGTGGAGGgaCACCAGAAGTccTTAGTGTAAC |
PG-12
|
98 |
FM957534 |
Alcanivoraxdieselolei Strain PG-24 |
TGGTGCTTTCCACTCCCATGGTGTGACGGGCGGT GTGTACAAGGCCCGGCAACGTATTCACCGTG ACATTCTGATTCACGATTACTAGCGATTCCGAC TTCACGGAGTCTAGTTGCAGACTCCGATCCGG ACTGAGACCGGGCTTTATGAAATTTAGCTCCAC CTTGGGGGTTGCCACCCTTGTACTAGCCATCG GACACAGGTTGCAGGAGTGGGGA |
PG-24 |
شکل1- فیلوژنی سویههای باکتریایی جداسازی شده در مقایسه نزدیکی آنها با سویه استاندارد.
این درخت با استفاده از توالیهای مناطق قابل مقایسه منطقه ژنی 16S rRNA موجود در بانک ژنی ساخته شده است. مقیاس نشان داده شده بیانگر تفرق توالیها است. اطلاعات توالی موقعیت A. dieselolei PG-12 وA. dieselolei PG-24 را نشان میدهد.
رشد و حذف نفت خام بهوسیله ایزولهها
هر چهار سویه بر روی غلظتهای (یک درصد) نفت خام رشد داده شدند. پس از یک هفته میزان رشد و حذف نفت خام بهوسیله سویهها به روش اسپکتروفتومتری سنجش شد. نتایج حاصله در جدول 3 آمده است. سویههای PG-24 و PG-12 قابلیت رشد و حذف نفت بالاتری نسبت به سویههای PG-11 و PG-31 داشتند.
جدول 3- میزان رشد و حذف نفت خام بوسیله سویه های جداسازی شده
میزان حذف نفت |
میزان رشد ( جذب نوری در 600 نانومتر) |
نام سویه |
52 درصد |
54/. |
PG-11 |
71 درصد |
7/. |
PG-12 |
61 درصد |
4/. |
PG-31 |
68 درصد |
482/ |
PG-24 |
نتایج حاصل از میزان حذف نفت خام بهوسیله دو سویه Alcanivorax dieseloleiجداسازی شده با روش گاز کروماتوگرافی
برای اینکه معین شد که چه بخشی از نفت بهوسیله هر سویه مصرف شده است و چه ترکیباتی کاهش بیشتری پس از دوره انکوباسیون تجزیه زیستی داشتهاند، تحلیل گاز کروماتوگرافی از نفت باقیمانده در محیط کشت برای هر سویه انجام شد. نتایج حاصله در شکل 2 آمده است. همانطور که در این شکل دیده میشود، سویه A. dieselolei PG-12 قابلیت حذف نفت بیشتری نسبت به سویه A. dieselolei PG-24 دارد و طیف گاز کروماتوگرافی نیز نسبت به شاهد کاهش بیشتری داده است.
شکل 2- طیفهای گاز کروماتوگرافی حاصله از تجزیه زیستی نفت خام بهوسیله دو سویهA. dieselolei جداسازی شده . نمونه (A): شاهد بدون حضور باکتری تجزیه کننده نمونه (B): A. dieselolei PG-24 نمونه (C): درصد تجزیه هر یک از آلکانها حاضر در نفت خام توسط سویههای A. dieselolei
با محاسبه سطح زیر منحنی از طیفهای گاز کروماتوگرافی حاصل شده برای هر سویه و کسر نمودن هر پیک آلکانی از استاندارد درونی (EptaMetilNonano) درصد تجزیه هر یک از آلکانها حاضر در نفت خام توسط سویههای تجزیه کننده بهدست آمد. نتایج در جدول 4 نشان داده شده است. اعداد موجود در جدول درصد تجزیه هر یک از آلکانها را بر حسب سویه بازگو میکند. همانطور که در این جدول دیده میشود، با افزایش عدد کربن آلکان میزان تجزیه کاهش یافته است و از طرف دیگر، سویه A. dieseloleiPG-12 قابلیت حذف آلکانها را بهصورت بهتری نسبت به سویه A. dieseloleiPG-24 دارد.
جدول4- درصد تجزیه آلکانهای موجود در نفت خام به وسیله دو سویه Alcanivorax جداسازی شده
باکتریها به مدت یک هفته در محیط ONR7a در دمای 30 درجه و با سرعت همزنی RPM 150 انکوبه شدند. میزان تجزیه آلکانها با روش گاز کروماتوگرافی تعین شد.
سویه PG-12 |
سویه PG-24 |
کنترل |
آلکان سویه |
100 |
100 |
20 |
C9 |
100 |
100 |
22 |
C10 |
100 |
100 |
18 |
C11 |
100 |
100 |
20 |
C12 |
100 |
100 |
17 |
C13 |
100 |
100 |
15 |
C14 |
100 |
100 |
10 |
C15 |
100 |
100 |
7 |
C16 |
79 |
64 |
6 |
C17 |
77 |
60 |
0 |
C18 |
79 |
54 |
0 |
C19 |
68 |
42 |
0 |
C20 |
62 |
51 |
0 |
C21 |
60 |
41 |
0 |
C22 |
55 |
40 |
0 |
C23 |
43 |
38 |
0 |
C24 |
40 |
35 |
0 |
C25 |
بحث و نتیجهگیری
میلیونها لیتر نفت از منابع طبیعی و ساخت دست بشر هر ساله وارد محیط میشوند. ورودی از تراوش نفت به محیط دریایی به تنهایی کافی است که همه اقیانوسهای جهان را با لایه ای به ضخامت 20 مولکول نفت بپوشاند. باکتریهای تجزیه کننده هیدروکربنهای نفتی حدود یک قرن قبل جداسازی شدند. در بازنگری اخیر 79 جنس باکتریایی شناخته شدهاند که میتوانند از هیدروکربنها بهعنوان منبع کربن و انرژی استفاده کنند. همینطور 9 سیانوباکتری، 103 قارچ و 14 جنس جلبک یافت شدهاند که قادر به تجزیه هیدروکربنها هستند (15). پژوهشگران متعددی باکتریهای تجزیه کننده نفت خام را از محیطهای گوناگون اعم از محیطهای خشکی و دریایی جداسازی نمودند. از جمله اکوسیستمهای خشکی میتوان به تحقیق ایجاه[iii] اشاره کرد(16). آنها در تحقیق خود 20 باکتری تجزیه کننده نفت خام و 10 سویه مخمری را از خاکهای آلوده به نفت در نیجریه جداسازی نمودند. تحقیق آنها اثباتکرد که میکروارگانیسمهای تجزیه کننده محدود به خاکهای آلوده به نفت نیستند (16).
مثال دیگر از محیطهای خشکی مربوط به تحقیق چایلان[iv] و همکاران است. این محققان از خاکهای آلوده به نفت و توده سیانوباکتری در اندونزی تعداد 8 باکتری، 21 قارچ و 4 مخمر تجزیه کننده نفت جداسازی نمودند. جنسهای باکتریایی جدا شده عمدتاً متعلق به جنسهای Gordonia, Brevibacterium, Burkholderia و Mycobacterium و جنسهای مخمری شامل Candida, Yarrowia و Pichia بودند (17).
علیرغم فراوانی هیدروکربنها در سیستمهای دریایی که از نشت نفت و تخلیه گاز طبیعی و از حوادث اشتعال نفت در دریا نشأت میگیرد، باکتریهای تجزیه کننده هیدروکربنهای دریایی به میزان کمی بررسی شدهاند (17). در اینجا به برخی تحقیقات که بر روی محیطهای دریایی انجام شده است، اشاره میشود.
روی[v] و همکارانباکتریهای تجزیه کننده نفت را در آبهای ساحلی منطقه Sunderban هند شرح دادند (18). سنجشهای باکتریولوژیک روی نمونههای آب سطحی از این منطقه نشان داد که دو درصد از باکتریهای هتروتروف قابل کشت در روی محیط مارین آگار قادر به استفاده از هیدروکربنها بهعنوان تنها منبع کربن و انرژی هستند. آنها در تحقیق خود 7 سویه باکتریایی از این محیط دریایی جداسازی نمودند که به جنسهای Pseudomonas, Mycobacterium, Acinetobacter, Micrococcus, Nocardia تعلق داشتند (18).
برخلاف تجزیه کنندههای هیدروکربن خشکی زی که از نظر متابولیکی قوی بوده، دامنه سوبسترایی وسیعی را نشان میدهند، تجزیه کنندههای دریازی، بهویژه نوع شورپسند (HCB) بسیار اختصاصی بوده، بهشکل اجباری تنها از هیدروکربنها استفاده میکنند (18). مفهوم باکتریهای HCB ابتدا بهوسیله یاکیمو[vi] و همکاران با جداسازیA. borkumensis از جزیره Borkum آلمان ارایه شد (7). پس از شرح این باکتری گونههای دیگری از آن در سایر نقاط جهان شرح داده شدند و مشخص شد که باکتری Alcanivoraxیک باکتری جهانی است. جنسهای دیگری از باکتریهای HCB در سالهای بعد شرح داده شدند، بهطوریکه گلیشین[vii] و همکاران جنس Oleiphilus ( از لنگرگاه مسینا، ایتالیا)، مرکوز[viii] و همکارانجنس M. hydrocarbonoclasticus ( از منطقه نفتی دریایی جنوب ویتنام) و یاکیمو و همکاران جنس Thalassolituus را از منطقه نفتی میلازو (ایتالیا) جداسازی نمودند (19، 20 و 21).
در تحقیق حاضر، چهار سویه باکتری شورپسند تجزیه کننده نفت (HCB) از خلیج فار س جداسازی شد که دو سویه در جنس Alcanivorax قرار گرفتند. این سویهها قادر به تجزیه نفت خام، تنها در حضور NaCl بودند که با خصوصیات شرح داده شده برای باکتریهای HCB بهوسیله سایر محققان همخوانی دارد.
گونه باکتری Alcanivorax جداسازی شده در این تحقیق پس از تعیین توالی مشخص شد که متعلق به A. dieselolei است. این اولین گزارش از جداسازی جنس Alcanivorax در خلیج فارس و ایران است. این گونه ابتدا بهوسیله لیو[ix] و همکاران شرح داده شد. این محققان باکتری A. dieselolei را از آبهای آلوده به نفت دریای Bohai چین جداسازی نمودند (22).